کامیار کامیار ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

jaraghe- omid

سكسكه

  سلام نفس مامان. امروز 24 هفته و 4 روزه كه من و تو داريم با هم عشق ميكنيم. چند روز پيش بعد از خوردن يه غذاي مفصل و خوشمزه متوجه تكوناي شديد و ريتميك تو شدم. اول دستمو گذاشتم روي شكمم و طبق عادت هميشگي برات لالايي خوندم . اما تو انگار هيچ توجهي نميكردي و با نهايت قدرتت لگد ميزدي. كمي كه فكر كردم يادم اومد كه جايي خونده بودم جنين هم ميتونه سكسكه كنه. حتما تعجب كردي! خب تعجبي نداره آخه اميرسالارم همينطور بود و من فكر ميكردم موضوعي ناراحتش كرده كه اينطور محكم لگد ميزنه اما بعدا متوجه شدم كه چون ريتميكه و بعد از حدود 1 دقيقه از بين ميره فهميدم كه سكسكه ميكرده و از قرار معلوم شما هم دست كمي از داداش شكموت نداري . ميگن بچه هايي ك...
26 ارديبهشت 1390

درد و دل

سلام كاميار كپلوي مامان. امروز هواي تهران ابري و گرفته است. دلم گرفته بود پسرم. اومدم باهات دردودل كنم.آخه تو الان فاصله كمتري با خداداري و ميتوني به خداي مهربون بگي كه به مامانم آرامش بده تامنم پسر آرومي بشم. گل پسرم حتما ميدوني كه براي چه امتحان سختي داوطلب شدي. از صميم قلب اميدوارم با دست پر به اين دنيا بياي و سرافراز و موفق بشي. شايد اين حرفي كه ميزنم شكل نصيحت باشه اما واقعيته. هروقت خواستي به كسي محبت كني اول نگاه كن ببين كه اون آدم ظرفيت پذيرش محبت رو داره يا نه؟ چون گاهي اوقات محبت به افراد باعث ميشه كه طرف فكر كنه كه اين وظيفه ي توست و اون هميشه بايد از چشمه جوشان لطف و محبت تو بهره مند باشه. دومين كاري كه ميكني اينه كه هيچ وق...
19 ارديبهشت 1390

هفته 23

هر شب تو روياي خودم آغوشت و تن ميكنم                                                                   آينده ي اين خونه رو با شمع روشن ميكنم   كاميار كپل من. حالت چطوره؟ امروز وارد هفته 23 شدي عزيزم. تولدت مبارك. چند روزه كه خيلي آقا شدي و تكونات كم شده. خداكنه كه دليلش اين باشه كه ديگه قدت بلند شده و جا...
15 ارديبهشت 1390

خريد پرماجرا

امروز سه شنبه 13 ارديبهشت 90 . كاميار عسلي مامان 22 هفته و 5 روزه كه همراه منه. امروز صبح به همراه خاله سيما جون رفتيم جمهوري تا چند تا تكه از لباس ها و وسايلي كه نياز داري رو بخريم. ولي وقتي اومديم حساب كنيم هركاري كرديم سيستم كارت عابر بانك مشكل داشت و نتونستيم پرداخت كنيم حسابي حالم گرفته شد اما خاله سيما جون از كارت خودش پول گرفت و حساب كرديم و قرار شد كه بعدا باهاش تسويه كنم. خلاصه امروز خاله سيما جون خيلي برات زحمت كشيد گل پسر مامان!   حالا ازت ميخوام براي سلامتيش دعا كني و از خدا بخواي يه فرشته خوب و صالح مثل خودت ، البته هروقت كه خودش و عمورضا آماده بودن بفرسته تودل خاله سيما جون و اونا رو هم مثل ما خوشحال كنه. ...
13 ارديبهشت 1390

هويت

خوشبختي بر سه ستون استوار است: 1- فراموش كردن گذشته 2- زندگي كردن در حال 3- اميدداشتن به آينده سلام عسل مامان . كاميار خوشگلم. امروز صحبت خاصي نداشتم كه بهت بگم جز اينكه مثل هميشه دارم با تكوناي تو عشق دنيا رو ميكنم. ديشب بابا مهدي كه اين روزا حسابي سرش شلوغه و داره براي ما و خصوصا براي اومدن تو زحمت ميكشه يه ميني واشر خريد تا من لباساي خوشمل تورو بريزم توش و بشورم و فقط مخصوص لباساي تو باشه. دست بابا درد نكنه . راستش و بخواي امروز موقع قرآن خوندنم خيلي خيلي دعاش كردم. چون ميبينم كه با جون و دل داره زحمت ميكشه و حسابي احساس مسئوليت ميكنه. خواهش ميكنم توهم براش از خدا سلامتي درخواست كن و اينكه دركارهاش روز به روز موفق تر باشه چون همين...
12 ارديبهشت 1390

ماه ششم

سلام گل پسر قشنگ مامان. امروز شش ماه است كه خداي مهربون يه فرشته كوچولو گذاشته توي دل من و من تمام اين لحظات رو با تمام سلولهاي بدنم حس ميكنم و از لحظه لحظه اش لذت ميبرم. آخرين باري كه رفتم دكتر و آقاي دكتر گوشي را گذاشت روي شكم من تا صداي قلبت رو بشنويم مدت كوتاهي گذشت و خبري نشد  . من طبق معمول كه فكرم هميشه منفي بافي ميكنه ، گفتم واي خداي من چه اتفاقي واسه بچم افتاده و دكتر گفت كه چرا اين بچه اينقدر شيطونه؟؟ يه جا بند نميشه و همش حركت ميكنه اگه بي حركت وايسته صداي قلبش شنيده ميشه و من داشتم از خنده غش ميكردم و گفتم حق با شماست . اين كاميار ما عادت داره كه تنهايي براي خودش تو شكم من گل كوچيك بازي كنه. اينم تويي . ببين.! البته ...
8 ارديبهشت 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به jaraghe- omid می باشد